آن چه در بزرگداشت سعید حمیدیان گذشت

آن چه در بزرگداشت سعید حمیدیان گذشت

به گزارش لباس دونی، در مراسم بزرگداشت سعید حمیدیان درباره ی خاصیت های این چهره فرهنگی سخن گفته شد. اصفر دادبه از دوستی 56 ساله شان گفت و با اعلان اینکه زبان فارسی را نشانه گرفته اند عنوان کرد: حمیدیان من، همه عمر خودرا برای زبان فارسی گذاشت.


به گزارش لباس دونی به نقل از ایسنا، مراسم نکوداشت سعید حمیدیان، نویسنده، پژوهشگر، مترجم و استاد زبان و ادبیات فارسی، عصر سه شنبه، نهم اردیبهشت با حضور چهره هایی چون مهدخت معین، محمدرضا سنگری، اردشیر صالح پور و کاوه خورابه در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی انجام شد.
محمود شالویی، رییس انجمن مفاخر و مفاخر فرهنگی با اشاره به اینکه سعید حمیدیان از چهره های نامدار فرهنگ و ادب فارسی است اظهار داشت: از دو سال قبل بدنبال این بودیم که برای جناب آقای دکتر حمیدیان، مراسم نکوداشت برپا نماییم. از روزی که بنده از نزدیک جناب آقای دکتر حمیدیان را در دانشگاه علامه طباطبایی دیدم و پای صحبت ایشان نشستم و بعد هم آثار ایشان را بیشتر مورد بررسی و مداقه قرار دادم، احساس کردم که زمان آن رسیده که باید مراسم تکریم و تجلیل از دکتر حمیدیان را داشته باشیم. سال قبل بنا بود این امر انجام پذیرد که با عنایت به این که خود استاد به خاطر مسئله ای که برایشان پیش آمده بود، تمایل نداشتند بدین سبب درنظر گرفته شد تا امسال مراسمی اجرا شود و استاد بزرگواری کرده و پذیرفتند.
او اضافه کرد: قدر یقین اگر مراسم های نکوداشت برای مفاخر در زمان نزول و حیات آنها برپا شود، بمراتب ارزش و اهمیت آن بالاتر و برتر است تا این که بعدها بخواهیم درباره ی کسی و شخصیتی آیینی را داشته باشیم.
شالویی با اشاره به تواضع حمیدیان، اظهار داشت: شاید برای ایشان قدری سخت باشد که سخنرانان بخواهند در فضیلت و منقبت وی سخنی بگویند و یا این که بخواهند همه فضایل و مناقب را برشمرند. طبیعی است استاد فرزانه متواضعی مانند جناب آقای حمیدیان سخت می تواند شاهد چنین سخنانی باشد که در مدح و ثنایش گفته بشود. خوشبختانه در جامعه ایرانی و اسلامی ما با اهمیت ترین خاصیت ای که در کنار آن همه علم و دانش و فنون و فضیلت دارند، اخلاق و ادبیت، فروتنی و تواضع و اخلاص و صداقت است که در وجود جناب آقای دکتر سعید حمیدیان هم موج می زند.
او در انتهای سخنان خود ابراز امیدواری کرد که برگزاری این مراسم ها بتواند سهمی و نقشی در معرفی و شناخت بیشتر و بهتر چهره ها را فراهم بکند.


غلامرضا ذکیانی، سرپرست ریاست دانشکده ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی در سخنانی تصریح کرد: موجب بسی شادی و جای شکر الهی است که در روزگاری نفس می کشم که بزرگانی چون دکتر حمیدیان نفس می کشند.
او سپس بیان کرد: ارتباطی که من با کتاب «سعدی در غزل» نسبت به سعدی گرفتم با هیچ کتابی نگرفتم؛ آقای حمیدیان با نکته ای که درباره ی بحث «سهل و ممتنع در آثار سعدی» مطرح کردید، همه ما را مدیون خود کردید.
ذکیانی با اشاره به اینکه فرهنگ ما خیلی غنتی تر از آنست که ما خیلی وقت ها سطحی از آن حرف می زنیم، اظهار داشت: مباحث فلسفی پیچیده که سال ها فیلسوفان درباره ی آن بحث کرده اند، در آثار بزرگان ادب فارسی بیان شده اند و دکتر حمیدیان با بیانی روشن و تحلیلی عالمانه آنها را ارائه کرده است.
توپچی های فرهنگی
اصغر دادبه، استاد فلسفه نیز در سخنانی اظهار داشت: امروز می خواهم از دوستی و همکاری سخن بگویم که زمان دوستی ما به ۵۶ سال رسیده است؛ سال ۱۳۴۸ بود که ما را با جمعی از علما به سربازی بردند. آن زمان قرار بود افسر سپاه دانش بشویم اما با مطرح شدن جنگ احتمالی بین ایران و عراق، همه مان (بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی، حسن انوشه، دکتر حمیدیان و بنده) را توپچی کردند. توپخانه نیاز به یک ریاضیات بسیار قوی دارد. ما چنان توپچی ای شدیم که روزی که توپ درمی کردیم فرمانده توپخانه گفت سر هر چیزی که بخواهید با شما شرط می بندم، من روی هدف می نشینم و شما توپ هایتان را بزنید، اگر من به سلامت برنگشتم، هرچه شما می خواهید. اما توجه نداشتند که توپ ما، توپ فرهنگ است؛ توپ دیگری است که ما با آن بازی می نماییم. حرف من این است یکی از آنهایی که با این توپ، خوب بازی کرده، دوست و همکار من دکتر حمیدیان است.
این چهره فرهنگی با اشاره به طبقه بندی ارسطو از بحث دوستی، اظهار داشت: ارسطو سه بنیاد برای دوستی درنظر می گرفت؛ دوستی لذت بنیاد، دوستی سودبنیاد و دوستی فضیلت بنیاد. می گوید دوستی لذت بنیاد برای جوانان است و دوستی سودبنیاد برای پیران که عاقبت اندیش هستند اما بحث «دوستی فضیلت بنیاد» دوستی خردمندان است و دقیقا همان سخنی را می گوید که برزویه طبیب در مقدمه کلیله و دمنه می گوید: «غرض کشاورز از افشاندن دانه، گندم است که قوت اوست اما کاه هم که علف ستوران است به طبع حاصل آید.» ارسطو می گوید زمانی که دوستی فضیلت بنیاد شد، سود و لذت هم به بار می آورد. توجه یونانیان که سرچشمه فرهنگ و تمدن غرب هستند، به مسئله دوستی بسیار بوده است اما هر چه این سو آمدیم، دوستی حذف شد. اینروزها کتابی دیدم که درباره ی زیان هایی است که تمدن غرب از نادوستی برده است. تعجب نکنید، چند سال پیش بود که نخست وزیر انگلیس در مصاحبه ای گفته بود که ما در هیچ جای دنیا دوست نداریم، منفعت داریم.
دادبه اضافه کرد: دوستی من و دکتر حمیدیان و شبکه ای که توپچی شدیم، دوستی فضیلت بنیاد بود؛ ما پول و سرمایه ای نداشیم، یکی مان کتاب می خرید و این کتاب در همه تخت ها می گشت و خوانده می شد. این جوری توپچی گری به ما یاد دادند.

گول این حرف ها را نخورید

این استاد دانشگاه با تکیه بر اینکه فرهنگ بسیار مظلوم ما از شروع مورد تهاجم بوده و بازهم هست، اظهار داشت: نقشه هایی برای نابودی این فرهنگ که در شعر و ادب متجلی است کشیده اند و می کشند؛ از زمانی که مردم ما به علت شعارهای تساوی و انسانی اسلام، مسلمان شدند مگر نگفتند که زبان عربی، زبان اهل بهشت است و زبان فارسی، زبان اهل جهنم که البته جواب هم گرفتند. از همان زمان دشمنی آغاز شد و از دوره صفویه که غیر از برادران عرب، برادران انگلیسی و برادران روس هم وارد معرکه شدند، دو جبهه درست کردند؛ یکی در آسیای میانه و دیگری شبه قاره. زبان های مادری مورد احترام هستند اما هنر بزرگ نیاکان ما، ملت سازی بوده است؛ تمام مردم با اقوام مختلف که زبان مادری خودرا دارند، روی این که یک زبان چندصدساله، زبان همگانی و ملی است، توافق کرده اند. من سهم بیش از فلان لر یا فلان ترک یا فلان قشقایی در خدمت به این زبان تاریخی ندارم. برای ما فرمول می چیدند که ببینید در افغانستان دو زبان صحبت می کنند اما ریشه زبان اصلی را زدند. گول این حرف ها را نخورید. احترام به زبان های مادری جای خود اما تمام هویت ما، زبان فارسی ماست و برای همین آنرا نشانه گرفته اند. حمیدیان من، همه عمر خودرا برای زبان فارسی گذاشت.


او با اشاره به وجه معلمی حمیدیان، اظهار داشت: در شغل معلمی اقلیت عاشقی هستند در مقابل اکثریت کاسب. البته کسبه نیز خدمت می کنند اما این عاشقان هستند که دارند این قصه را ادامه می دهند و با کمال تأسف هر روز دارد از این عاشقان کم می شود. اگر معلم نباشد، هیچ چیز نیست. معلمان ما آن زمان ما را کتک می زدند اما کارشان از سر شوق و دلسوزی بود که با کتک زدن های امروز که طرف را راهی بیمارستان می کند، خیلی فرق دارد.
دادبه در بخش دیگری از سخنان خود با تکیه بر اهمیت و مقدس بودن دوستی، اشاره کرد: اساس آن چه رنگ انسانی دارد، دوستی است، اساس صلح دوستی است و بستر فرهنگ ما دوستی است که در ادبیات ما نیز نمود دارد و برای همین می خواهند بزنند. البته پرانتز باز کنم، رفیق بازی و آب توی کاسه رفیق ریختن برای منفعت قصه دیگری دارد. قصه دوستی فضیلت بنیاد با بازی ها، منفعت طلبی ها و پدرسوختگی ها و سو استفاده کردن متفاوت می باشد و در آن دوستی نیست بلکه قراردادهایی است برای اهداف خاص که خیلی هم پایدار نمی ماند.
این چهره ادبی در بخش دیگری از سخنان خود به رابطه ادبیات و فلسفه و توجه بزرگان ادبی به این مباحث پرداخت.
او با تکیه بر حفظ زبان فارسی و توجه به ادبیات فارسی، اشاره کرد: بگذارید مصیبت را اینطور نشان دهم؛ چند وقتی است در فضای مجازی دیده ام که در آمریکا به فرزندان خود نمی گویند مهندسی و پرشکی بخوانند بلکه آنها را به سوی رشته مدیریت و علوم سیاسی و... هدایت می کنند و می گویند ما می خواهیم جهان را مدیریت نماییم و پزشک و مهندس را از جهان سوم تامین می نماییم. زمان ما سه رشته ریاضیات، طبیعی و ادبی بود و خانواده ها می خواستند بچه ها آن رشته ها را بخوانند و بر سر رشته ادبی می زدند که به چه درد می خورد و ما بدون آنکه بدانیم، ابزار آنها شدیم در صورتیکه ریشه ما را می زدند.
دادبه با انتقاد از دانشجویانی که نمی توانند شعر فارسی را بدون غلط بخوانند، اظهار داشت: به ما یاد داده اند زمانی که ساختمانی ۳۰ ساله شد، کلنگی می شود. معماری مان از دست رفت و حالا نوبت فرهنگ شده که بگویند کلنگی است. سال هاست دارند تبلیغ می کنند و این مساله در جریان است. شما به این چیزها گوش نکنید. هر روز برای فرزندان خود، شعر بخوانید، چند دقیقه وقت بگذارید و شعر بخوانید.


وجه کمتر دیده شده حمیدیان

علی دهباشی، مدیر مجله بخارا نیز در این مراسم با اشاره به برگزاری «شب سعید حمیدیان» از سری شب های بخارا و با اشاره به اینکه پس از سخنرانی استاد دادبه، حرف زدن خیلی مشکل است، اظهار داشت: آن چه را که باید درباره ی استاد حمیدیان بگویند، گفت و وضعیت فعلی فرهنگی ما را با اشاره دور و نزدیک و گاه صراحت بیان، تشریح نمود. دکتر دادبه به یک نکته اصلی اشاره نمود و آن این است که ما در موقعیت خیلی خطرناکی از جهت فرهنگی به سر می بریم و باید بچه ها، از همان دوران کودکی مهر و دوستی و انسانیت و تساهل را از ادبیات فارسی یاد بگیرند و همه اینها رسالت ما و وظیفه ما را نسبت به وضعیت خاصی که الان در آن هستیم، بیشتر می کند.

او سپس به وجه مترجمی سعید حمیدیان اشاره نمود و اظهار داشت: این وجه از شخصیت حمیدیان دیده نشده یا کمتر دیده شده است. وجه استاد زبان فارسی و کارهایی که در زبان فارسی و ادبیات فارسی داشتند، به قدری قوی و غالب است که این وجه کمتر دیده شده است. در دهه ۱۳۵۰ در ضمن آشناییمان با ادبیات غرب مرتب می خواندیم که یک رمان بسیار مهم در دنیای غرب به اسم «دنیای قشنگ نو» هست که باید بخوانید اما این کتاب در دسترس نبود، در مراجعاتی که داشتیم می گفتند، یکی از دشوارترین رمان های امروز دنیای غرب است که مفاهیم فکری و فلسفی عمیق این نویسنده را با خودش داشته است. در همان سال ها آقای دکتر حمیدیان این کتاب را ترجمه کرد. این ترجمه پس از گذشت ۴۰ تا ۵۰ سال، هنوز مهم و مدرن است.

او سپس به کتاب هایی پرداخت که حمیدیان با همکاری کامران فانی ترجمه کرده است و هنوز کتاب های مهمی هستند.
دهباشی تصریح کرد: حمیدیان بعدها در نگاهش به ادبیات معاصر غرب، تسلط بر مفاهیم نقد ادبی و ادبیات کلاسیک را چنان درهم آمیخته که نوشته هایش دلپذیر و جذاب هستند. هر نوشته ای را درباره ی ادبیات کهن ما نگاه کنید، صورت دیگری دارد و حال دیگری را منعکس می کند و علتش این است که ایشان دو خاصیت را با هم داشتند؛ تسلط بر ادبیات کلاسیک از یک سو و تسلط بر ادبیات غرب به ویژه نقد ادبی، از طرف دیگر. این مسایل سبب شده است که استاد بتواند بازهم برای نسل های مختلف جذاب باشد.

حمیدیان لحظات عمر خودرا نسوزاند


محمدامین جلالی، استاد زبان و ادبیات فارسی، با اشاره به زادروز حمید سعیدیان در چهارم اردیبهشت، اظهار داشت: استاد به سن سال ۸۰ سالگی رسید. خیلی خوشحالم که از سال ۱۳۸۰، حدود ۲۴ سال پیش که پا به دانشگاه علامه طباطبایی گذاشتم و اولین کلاس های درس که با استاد حمیدیان گذراندم تا به امروز، این افتخار شاگردی برقرار است و نسل های مختلفی پا به دانشگاه علامه طباطبایی گذاشتند که امروز حاضر هستند. روی سخن امروزم با نسل جوانانی است که در دوران بازنشستگی استاد حمیدیان پای در دانشگاه گذاشتند و علاقه مندانی که کمتر با آثار استاد و روش مطالعه و تدریس ایشان آشنا بودند.
او سپس در متن مکتوب خود خواند: استاد حمیدیان نه فقط امتداد نسل استادان بزرگ بود بلکه پیش برنده جریان ادب و فرهنگ و نگاه علمی و عالمانه داشتن به ادبیات و متون ادبی است. او میراث بر استادان بزرگ همچون سیدجعفر شهیدی ها، پرویز ناتل خانلری ها، غلامحسین یوسفی ها و امیرحسین یزدگردی هاست. استادانی که برخی در گستردگی دانش و زمینه پژوهش و برخی در میزان حب و دقت وسواس گونه علمی سرآمد روزگار خود بودند و شگفتا که حمیدیان از نوادری است که این دو ساحت به ظاهر ناساز یعنی وسعت دامنه مطالعه و تألیف را با دقت وسواس گونه علمی توأمان در کنار یکدیگر آورده است.
وی در ادامه افرود: این خاصیت ها حاصل دو خاصیت مهم است؛ خاصیت فردی و منش و شخصیت استاد حمیدیان و خاصیت روش پژوهش او.
جلالی با اشاره به آثار حمیدیان و با اشاره به نقل قولی از سیروس شمیسا بر اساس این که «حمیدیان» مرد کارهای بزرگ است، درباره ی خاصیت های فردی این استاد زبان فارسی اظهار داشت: اولین خاصیت خردگرایی و تعقل است؛ به یاد دارم که در دوره دانشجویی استاد به نکته ای اشاره کردند، بازبینی در مشهورات مسلم انگاشته. خیلی از مشهورات که هیچ اصل و اساس و پایه ای ندارند، چه در ادبیات، چه در شرح ها و تحقیقات ادبی، چه در باورهای فکری، فرهنگی و اجتماعی، دانشجو کسی است که همیشه یک سوال بزرگ در ذهن داشته باشد، نه این که به این بسنده کند چون بزرگان گفته اند، صحیح است. استاد این مساله را به ما آموخت و در شرح شوق نیز می توانند این را ببینند که چگونه در خیلی از چیزهایی که ما تا امروز بدیهی تصور کرده ایم، ایشان بازبینی کرده اند. پرهیز از تعصب و شرافت علمی. استاد هیچ گاه به مصلحت قلم نزد و هیچ گاه، آن گاه که باید می نوشت به مصلحت از نوشتن تن نزد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: نقدپذیری، خاصیت شگرف استاد است، با این اشراف و جامعیت هیچگاه باکی از این نداشت که دانش خودش را مدام به روز بکند و اگر حتی دانشجوی نوپایی نکته ای مستدل مطرح می کرد، با آغوش باز می پذیرفت.
او تصریح کرد: حمیدیان دانش ادبیات را در مقایسه با نسل قبل از خویش، گام ها به جلو برده است، استاد حمید با تمام ظرفیت وجودی خود زیسته است و به تعبیری روز خود و لحظات عمر خودرا نسوزانده است. حاصل عمر درخشان حمیدیان و میراث علمی او، خدمات بزرگ به ایران، ادبیات ایران، هنر ایران و فرهنگ ایرانی و نسل جوان ایران است. مردی که دغدغه تغییر و اصلاح نگاه را در دل داشت و گسسته از لذات، عمر گران خودرا و فرصت های حیات خودرا وقف ادبیات، فرهنگ، نگاه عالمانه به متون ادبی و تربیت نسل ها دانشجویانی کرده است که خردمندانه بیندیشند و قلم بگردانند.
این استاد دانشگاه سپس اظهار داشت: مسئله خردوزی، تعقل و تفکر که گم گشته تاریخ و حیات اجتماعی ایران است و ایران به یاری فرهنگ و ادبیاتی که دمخور و همراه همیشگی مردمانش در ایام سخت بوده، از تنگناهای بزرگ و دشوار تاریخی، همیشه سربلند بیرون آمده است. در آینده نیز به یاری نسل نوجوان و جوان خرد و دانش دوست خود، همچون شمایانی که امشب در همین جمع حضور دارید، ققنوس ها از دل خاکستر خود تولدی باردیگر یافته و خواهند یافت. نسلی نو که از بیهقی ها، خواجه رشید فضل الله همدانی ها و عطاء ملک جوینی ها و از بزرگان عصر ما همچون پرویز ناتل خانلری ها، غلامحسین یوسفی ها، محمدعلی موحدها، شفیعی کدکنی ها، ژاله آموزگارها و اصغر دادبه ها، علی دهباشی ها و سعید حمیدیان ها، عقلانیت، اعتدال، روش شناسی، شرافت علمی و حقیقت جویی، آزادگی، انسانی نگریستن و انسانی زیستن و ایران دوستی را خواهد آموخت.
جلالی در آخر اظهار داشت: استاد حمیدیان ادبیات را زیسته و در ادبیات و با ادبیات نفس کشیده، خاصه از فردوسی و سعدی در منش شخصیتی و روش علمی بسیار آموخته است. تا آن زمان که ایران و فرهنگ و ادب و زبان فارسی باقی و برجاست، نام استاد حمیدیان برجای خواهد ماند.


سعید حمیدیان نیز در سخنانی اظهار داشت: از این همه لطف، این همه دوستی و این همه تشویق و انگیزه دهی از جانب دوستان فرزانه و فاضل خودم، بی نهایت متشکرم. از دوستانی که خودشان اهل فضل و کَرَم و ادب و هنر هم هستند، برای برگزاری چنین جمع شریفی، زحمت می کشند، تشکر می کنم. شخصا به آن چیزهایی که مقدس می دانم، شرمنده الطاف و زحمات هستم. زمانی که پیشنهاد کردند، مجلس شریفی را برگزار کنند، در ابتدا اعراض کردم و گفتم اگر زحمت نکشید یا من زحمت بیش ندهم، بهتر است اما خب دوستان بنده را قانع کردند که می خواهند این کار را بکنند و من هم سلمنا گفتم. به خصوص یکی از جهات شادی من در این جمع گرامی، دیدار دوستانی است که سالیان سال ندیده بودم و مشتاق دیدنشان بودم. یکی از بزرگان، جناب دکتر محمدرضا سنگری است که سال ها در دانشگاه اهواز در خدمتشان بودم و خاطرات بسیار خوبی از فضل و دانش و در حقیقت مجموعه معارف اسلامی و ایرانی که در وجودشان هست، دارم. دوستان دیگری هم هستند که برای پرهیز از تطویل کلام نامشان را به زبان نیاوردم.
او با اشاره به اینکه دوستانی که در مجمع بزرگ سخنرانی فرمودند، بنده را شرمسار الطاف خود کردند، در سخنانی درباره ی رنجی که بواسطه فوت دخترش و بیماری همسرش بر او عارض شده است، گفت و تصریح کرد خواسته با حاضرشدن در این مراسم کمی غم های خودرا از یاد ببرد.





منبع:

1404/02/10
10:01:28
5.0 / 5
7
تگهای خبر: خدمات , خرید , دامن , هنر
این مطلب لباسدونی را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۳
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

لباس دونی