تا یلدا هست هالوین چرا؟
به گزارش لباس دونی چند سالی است که انواع جشن ها و آیین ها از فرهنگ های جوامع دیگر وارد فرهنگ ما شده است. تم ها و المان های جشن های غیر بومی نه تنها در ویترین خیلی از مغازه ها به چشم می خورند بلکه در گوشه خانه بعضی از ایرانیان هم یافت می شود. چیزهایی مانند درخت کریسمس، کدو تنبل مخصوص جشن هالووین و....
به گزارش لباس دونی به نقل از ایسنا، روزنامه ایران در ادامه نوشت؛: در خیلی از مهدهای کودک و حتی بعضی از دبستان ها هم برای این مناسبت های تقویمی جشن های مفصلی برگزار می گردد و عکاس باشی هم به ثبت این لحظات می پردازد. از آن گذشته در خیلی از انیمیشن ها که این روزها کودکان بسیار با آن دمخور هستند این فرهنگ در زندگی روزمره قهرمانان انیمیشن ها گنجانده شده است. استقبال از این جشن ها تحلیل گران اجتماعی، جامعه شناسان و متخصصان حوزه روان را به تحلیل و اظهارنظر واداشته است. گروهی این قبیل جشن ها را بهانه ای برای شاد بودن می دانند و گروهی دیگر دلیل بروز این مورد را دسترسی به اینترنت و فضای مجازی می دانند. در این میان اما نکته ای که بسیار مهم و قابل توجه به نظر می آید این است که هیچ یک از این جشن ها و آیین های غیربومی که در فرهنگ ما جا خوش کرده اند نتوانسته اند جایگزین آیین های فرهنگی ما شوند. فردی که جشن هالووین می گیرد و کدوتنبل تزئین شده روی میز و گوشه خانه اش می گذارد در دورهمی های شب یلدا هم شرکت می کند و به جشن و سرور می پردازد. اما باید نگران نسل جدید بود؟
مرتضی قلیچ، جامعه شناس اعتقاد دارد در شرایط جهانی شدن، از بین رفتن مرزها و ناتوانی بیشتر کشورها در کنترل مرزهایشان بعضی از مناسبت ها و آداب و رسوم فرهنگی از جامعه ای به جامعه ای دیگر منتقل شده است.
وی در گفتگو با «ایران» می گوید: هم اکنون در کمتر جامعه ای می توانیم فرهنگ خالص و یکسان را بیابیم و حتی میتوان گفت برخی فرهنگ ها به شکلی در سایر فرهنگ ها ادغام شده و شکلی از ادغام یا ورود فرهنگ های دیگر در فرهنگ های بومی اتفاق افتاده است.
این جامعه شناس تاکید می کند: اما این مورد همواره مورد توجه است که اگر جامعه ای در فرهنگ خود بخش زیادی از مناسبت ها را به فراموشی بسپارد یا به آنها توجه نداشته باشد با صدمه ای جدی مواجه خواهد شد. طبیعی است زمانی که ما به آنچه در فرهنگ خودمان است توجه نکنیم و آنها را به درستی اجرا نکنیم، جامعه به علت پویایی به فرهنگ های دیگر رجوع می کند و با الگوبرداری و کپی برداری، شکلی بومی شده از سایر فرهنگ ها و مناسبت های در ارتباط با آن فرهنگ ها را برای خود پیاده و اجرا می کند.
قلیچ ضمن اشاره به بعضی از مناسبت های فرهنگی در ارتباط با جوامع دیگر که امروزه در کشور ما هم برگزار می شود، می گوید: هالووین یا کریسمس و حتی ولنتاین که این روزها در سطح جامعه رواج دارد همگی در داخل فرهنگ ایرانی و اسلامی خودمان هم وجود دارد، مثلا ما روزی به نام عشق در فرهنگ ایرانی داریم. اما از آنجاییکه ما آنها را برجسته نمی نماییم طبیعی است که این بُعد از فرهنگ های دیگر وارد فرهنگ ما می شود. کما این که مناسبت هایی مانند مناسبت های نوروز و سیزده بدر را که جدی گرفته ایم به فرهنگ های دیگر هم انتقال پیدا کرده است و در بعضی از کشورها می توانیم شاهد برگزاری این مناسبت ها باشیم.
وی اضافه می کند: ازاین رو تا وقتی که ما مناسبت ها و آیین هایی را که از فرهنگ مان برخاسته و سابقه دیرینه در فرهنگ، سنت و مذهب ایرانی دارد برجسته نکنیم و به آنها چه در رسانه ملی چه در مدارس و مهد کودک بها ندهیم باید شاهد راهیابی بعضی از مناسبت های جهانی یا آداب و رسوم فرهنگ های جوامع دیگر در فرهنگ خود باشیم. امکان دارد این جشن ها و آداب و رسوم در چارچوب موسیقی یا در چارچوب جشنواره باشند.
این جامعه شناس تاکید می کند: بهرحال مرزهای فرهنگی امروزه روی هم گشوده شده اند و مهم این است که ما تا چه اندازه در حوزه فرهنگی خودمان سرمایه گذاری نماییم. با کمی توجه و دقت درمی یابیم هرجا که سرمایه گزاری نموده ایم موفق بوده ایم، همان گونه که اگر سرمایه گذاری نکنیم مغلوب خواهیم شد. یعنی دیگر فقط آن جشن نیست که وارد فرهنگ می شود و با خود رفتار فرهنگی آن جامعه را هم می آورد.
شادی، فصل مشترک همه جشن ها
مصطفی آب روشن، جامعه شناس هم براین باور است که فصل مشترک همه جشن ها و مناسبت ها، شادی و نشاط اجتماعی است. وی در اینباره به «ایران» می گوید: در دنیای امروزی به لطف شبکه های اجتماعی، همه ما انسان ها در یک دهکده جهانی زندگی می نماییم به صورتی که اطلاعات و عناصر فرهنگی دیگر ملت ها در هر گوشه جهان که باشید قابل درک و دریافت هست. این جامعه شناس تاکید می کند: فرهنگ پذیری یکی از مفاهیم جامعه شناختی است که برپایه حقیقت های موجود بایستی تعریف آنرا کمی گسترش داد.
وی می افزاید: در دنیای امروزی دولت ها باید بر ارزش های مشترک فرهنگی و انسانی تاکید داشته باشند و این عناصر فرهنگی را متعارض با یکدیگر تلقی نکنند. چونکه پذیرش و احترام به فرهنگ هایی که شادی و نشاط اجتماعی را برای شهروندان به ارمغان می آورد به اصالت صلح و استمرار دوستی در بین ملت های جهان کمک می نماید.
تمایل به شادی، دلیل کپی برداری
مهشید رابطیان، راونپزشک هم با اشاره به اینکه دنیای امروزی، جهان ارتباطات است به می گوید: در سالهای قبل که ارتباطات به این شکل وسیع نبود و دنیا شکل دهکده جهانی را به خود نگرفته بود، برخی آیین ها و جشن هایی مانند کریسمس و هالووین که در ارتباط با فرهنگ و مذهب سایر کشورهاست به این شکل وسیع در کشور ما دیده نمی شد. اما کم کم به علت مهاجرت ها، آشنایی کودکان و نوجوانان با زبان های دیگر و همینطور آشنایی آنها با فضای مجازی و اینترنت و در یک کلام آشنایی با جهان اطراف خود با جشن ها و آیین های فرهنگی کشورهای دیگر هم آشنا شدند.
وی با اشاره به اینکه آشنایی بچه ها با این فرهنگ ها به خودی خود مبحث خوبی است، اضافه می کند: این آشنایی می تواند آموزنده باشد و کودکان و نوجوانان آموزه های مهم این آیین ها را یاد بگیرند و در زندگی از آنها بهره ببرند. از طرفی چون همواره جشن ها فضایی شاد و نشاط آور دارند طبیعتاً نوجوانان و جوانان ایران هم تمایل پیدا می کنند که با الگوبرداری و چه بسا کپی برداری همان جشن ها را در کشور خود هم برگزار کنند. ازاین رو در بعضی از مهدهای کودک و حتی برخی دبستان ها هم با برگزاری جشن هایی از این دست مواجه می شویم.
این روانپزشک تاکید می کند: تا اینجای کار که برگزاری این جشن ها و آیین های فرهنگی منجر به ایجاد لحظات شاد و مفرح می شود مشکلی نیست، اما بحث و چالش زمانی شروع می شود که ببینیم ما تا چه اندازه به مناسبت های ایرانی ملی و مذهبی خود بها می دهیم و در جهت گسترش آنها تلاش می کنیم؟ یا در بطن هر رسمی چه محتوا و پیامی دارد منتقل می شود؟
وی تصریح می کند: درواقع اگر نگران نفوذ فرهنگ جوامع دیگر هستیم باید بدانیم هرچقدر به مناسبت ها و آیین های ملی خود بیشتر بپردازیم و فرهنگ سازی نماییم تا بچه ها یاد بگیرند که ما هم مناسبت ها و آیین هایی در فرهنگ خود داریم، آنها کمتر به سراغ جشن گرفتن در مناسبت های در ارتباط با فرهنگ سایر کشورها می روند. فرزندان ما باید بیاموزند که ما آیین هایی مانند یلدا، نوروز، سیزده بدر و اعیاد مذهبی و بسیاری از جشن هایی را که در گذشته جشن گرفته می شد و امروز تنها در شهرهای کوچک به آنها پرداخته می شود در فرهنگ خود داریم که می توانند لحظات مفرح و به یادماندنی برای آنها بسازند.
رابطیان با تاکید بر اهمیت برگزاری جشن های بومی می گوید: ما هرچقدر بتوانیم فرهنگ ملی و ایرانی و اسلامی خویش را باشکوه تر برگزار کنیم؛ مثلا در جشن یلدا در میادین آتش بازی باشد و اقشار مختلف جامعه در میادین گرد یکدیگر جمع شوند و شادی کنند و از وجود یکدیگر لذت ببرند و نمادهای شب یلدا به وفور در مقابل نگاه کودکان قرار بگیرد و به آنها یادآوری شود اینچنین فرهنگ غنی ایرانی بیشتر در ذهن آنها نهادینه می شود.
این روانپزشک اضافه می کند: مثال بارز این مورد جشن هالووین است که امروزه جهان شمول شده، این جشن در گذشته در قسمت هایی از کشور ایرلند برگزار می شد اما با تعاملات فرهنگی و ارتباطات اجتماعی که این کشور با سایر جوامع بشری برقرار کرد یک جشن منطقه ای امروز به جشنی جهانشمول تبدیل گشته است.
وی با تاکید بر این که صرف آشنایی با فرهنگ های مختلف بسیار مناسب می باشد و این آشنایی بی هویتی به دنبال نخواهد داشت می گوید: هرچقدر فرهنگ و هویت خودمان قوی تر باشد و مباحث در ارتباط با این مورد وارد کتاب های درسی بچه ها شود و آنها با اعیاد کشورمان آشنا گردند، فرهنگ غنی کشور خویش را بیاموزند و برای شاد زیستن همواره بهانه و مناسبتی وجود داشته باشد دیگر با دیدن جشن ها و آداب و رسوم کشورهای دیگر گرفتار تعارض و بی هویتی نخواهند شد. در واقع اگر از همان مراحل اولین آموزش های درست صورت بگیرد فرزندان ما با هویت ایرانی پرورش خواهند یافت و هرکجای دنیا هم بروند به ایرانی بودن خود خواهند بالید.
سروش مهدیانی از کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت اما اعتقاد دارد ورود گسترده جشن های ملی سایر جوامع در مهدهای کودک موضوعی است که باید بسیار جدی گرفته شود و با آن برخورد شود. وی به «ایران» می گوید: در این که جشن و شادی خوب است شکی نیست ولی این که کودکان در معرض انواع انیمیشن هایی هستند که شاید همین مسائل فرهنگی در آنها مطرح باشد و این که در فضای رسمی تعلیم و تربیت این جشن ها بتواند نفوذ کند باید سبب نگرانی باشد.
وی می افزاید: هر کدام از جشن های ملی در هر کشوری یک پشتوانه فرهنگی و یک پیامی دارد که در ظاهر آن جشن یا المان های آن منتقل می شود. ما در کشورمان مثلا افسانه عمونوروز و ننه سرما را داریم. ببینید مهم می باشد که در چه زمانی چه جشنی در کدام سرزمین برگزار می شود. بچه های این دوره می پرسند چرا مثلا هم اکنون درخت کریسمس داریم. بعد کم کم بابانوئل و روایتش هم وارد می شود و ناگهان ما می بینیم گرفتار از خود بیگانگی فرهنگی شده ایم چون شخصیتی مثل بابانوئل برای این فرهنگ نیست و یک باره وارد شدنش به یک فرهنگ می شود ازخودبیگانگی.
این کارشناس تعلیم و تربیت افزود: آشنایی با فرهنگ های دیگر را میتوان به کودکان در سن مناسب آموزش داد ولی سن مهدکودک بیشتر الگوپذیری در کودکان رخ می دهد. به نظر می آید بها دادن برخی مهدهای لاکچری به این موضوعات صرفا برای درآمدزایی است ولی صدمه ای که می زند زیاد خواهد بود. باید به سمتی برویم که جشن های ملی و مذهبی را جذاب تر و برای کودکان پربارتر و با المان های جذاب برگزار نماییم. باید برای این منظور طرح هایی اجرا شود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب