نگاهی به سه فیلم ابلق، تك تیرانداز و ستاره بازی

سكوت، ساده، واقعیت

سكوت، ساده، واقعیت

لباس دونی: سه فیلم «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار، «تک تیرانداز» ساخته علی غفاری و «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی همچون آثار حاضر در سی ونهمین جشنواره فیلم فجر است که در ادامه نگاهی به این سه فیلم خواهیم داشت.



ابلق نمونه مثال زدنی از فیلم هایی ست که از جزء به کل ساخت و پرداخت می شوند. این جزئیات نگاری را می توان از فیلمنامه تا آخرین مرحله آماده سازی یعنی تدوین به خوبی در اثر شناسایی کرد. فیلم تازه نرگس آبیار بار دیگر اثبات می کند که او فیلم به فیلم درحال رشد و تکامل مسیر فیلمسازی اش قراردارد به نحوی که می توان بعد از تماشای آخرین اثرش ازآن بعنوان کامل ترین فیلم او یاد کرد.

ابلق طرح یکی از موضوعات مغفول و مبتلابه جامعه ما بشمار می رود. مسئله تجاوز و تبعات بعد از آن و از طرفی دیگر افشا و یا پنهان نگاه داشتن آن به نوبه خود دارای ابعاد متفاوتی چه از حیث جامعه شناختی و چه در بعد دراماتیک است که آبیار به خوبی توانسته در قالب روایتی سینمایی به دراماتیزه کرد آن بپردازد. شناخت فیلمساز از طبقه و آدم های فیلمش از نکات قابل بحث درباره اثر تلقی می شود چونکه جغرافیای فیلم خود دارای یک قالب و چهارچوب ویژه ای ست که بدون شناخت و درمرحله ی بعد ترجمان آن در پیکره اثر، به مسیری یکسر متفاوت از آنچه حالا هست منجر می شود.

یکی دیگر از نکات قابل توجه در ابلق پرداخت به اندازه کاراکترهای مرد با وجود جنسیت مخالف فیلمساز است که موجب نشده شکلی جانبدارانه به خود گیرد کما اینکه حتی کاراکتر علی با بازی درخشان و موثر هوتن شکیبا بمراتب بیش از سایر آدم های فیلم در یاد می ماند؛ همین طور است حضور فوق العاده الناز شاکردوست دریک بازی کاملا متفاوت با مجموع نقش های پیشین که اینجا در سکوت و بوسیله نگاه می بایست تالم نهفته در وجودش را تبلور بخشد.

دوربین و تدوین در این فیلم با تناسبی بسیار درست که قبل تر در میزانسن ها و جاگذاری آدم ها در جغرافیای لوکیشن قوام یافته اند؛ یکی از هارمونیک ترین اجزای ساختاری فیلم های دست کم یک دهه اخیر سینمای ایران را پدید آورده که همه اینها ماحصل یک کارگردانی ماهرانه است.

تک تیرانداز

سینمای جنگ بعنوان تنها گونه اصیل سینمای ایران همیشه با فراز و نشیب هایی در طول دوره های مختلف روبه رو بوده است. امسال و در غیاب بزرگان این عرصه علی غفاری با دستمایه قراردادن یک کاراکتر حقیقی و موثر در دوره دفاع مقدس به سراغ تک تیرانداز رفته است.

غفاری تجربیاتی در زمینه ساخت فیلم هایی با پروداکشن بزرگ نظیر استرداد را در کارنامه دارد و اینجا نیز با وجود پاره ای کاستی ها در این بخش به شکل کلی موفق عمل می کند. اما با وجود اینکه پرداختن به قهرمانان این عرصه فی نفسه قابل تقدیر است امروزه و با وجود انواع مسیرهای دستیابی به تجربیات رسانه ای در حوزه های مختلف، ساخت چنین آثاری بسیار متفاوت تر از دهه های گذشته و حتی سالهای دفاع مقدس طراحی های نو و شیوه های متفاوتی از حیث ساختاری و اجرائی را طلب می کند.

کاری که فیلمساز در جلب مخاطب این نوع فیلم ها برعهده دارد بمراتب سخت تر از سایر آثار در چنین حال و هوایی ست و اینجا لزوم بازبینی در شیوه های مرسوم فیلمنامه نویسی و پردازش کاراکترها بیش از پیش احساس می شود تا جایی که عناصر امروزین حتی به یکی از جنبه های اصلی اثر تبدیل شد.

ستاره بازی

ستاره بازی می خواهد از مهاجرت و آلام آن بگوید. فیلمی ست که بنای خودرا بر بستری واقع گرایانه قرار می دهد و با کم ترین دخل و تصرف و به بیان صحیح تر بدون پرداخت دراماتیک که می بایست ازحیث نقاط عطف بر بیننده برتری جوید مسیری معکوس را طی می نماید به شکلی که از نیمه با فیلمی طرف می باشیم که پتانسیل های آغازین را از دست می دهد و به اثری با کاراکترها و روایتی بی افت و اخیز و قابل حدس تبدیل می شود.

اگرچه فیلمساز با تمهیداتی همچون نزدیک شدن به آدم ها و ایجاد نوعی سمپاتی (خاصه درباب شخصیت دختر) و تلاش قابل اعتنای گروه بازیگران درصدد است تا خلاهای موجود در بستر درام را پوشش دهد و فیلمی با داعیه شخصیت محوری بسازد؛ اما به سبب تبعیت از همان الگوهای امتحان شده پیشین به موفقیت شایان توجهی دست نمی یابد.




منبع:

1399/11/16
23:48:15
0.0 / 5
1122
تگهای خبر: جشنواره , جنس , طراحی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۳
لباس دونی