عكس باید بازنمود ذهنی هنرمند باشد

عكس باید بازنمود ذهنی هنرمند باشد

به گزارش لباس دونی منتقدان و پژوهشگر حوزه عكاسی در نشست های هشتمین دوره رویداد ده روز با تاكید بر اینكه عكاسی بازتاب مكانیكی نیست اظهار داشت: عكس خوب بازنمود ذهنی هنرمند است كه باید حاصل یك مواجهه اندیشنده محورانه باشد.



دومین و سومین روز از نشست های هشتمین دوره رویداد ۱۰ روز با عكاسان ایران با سخنرانی فواد نجم الدین و صیاد نبوی مدرسان و پژوهشگران حوزه عكاسی در گالری تابستان خانه هنرمندان برگزار گردید.

در سومین نشست كه مهدی مقیم نژاد عضو شورای هنری این رویداد اجرای آنرا برعهده داشتفواد نجم الدین بعنوان كارشناس و عاطفه علایی و شكیب مجیدی در جایگاه عكاس توضیحاتی را در مورد آثار خود عرضه كردند.

فواد نجم الدین در بخش نقد این نمایشگاه اظهار داشت: دغدغه ای كه حداقل در حوزه عكاسی بسیار مورد توجه قرار می گیرد، بحث بازتاب در تصویر است. محصول عكاسی تصویر است و قاعدتا اگر كه هنر است باید در دامنه چیزهایی قرار گیرد كه باید در كنار نقاشی داخل هنرهای تجسمی قرار گیرد. تصویری كه می سازیم حتما باید حاصل یك ذهن اندیشنده محور باشد و به عبارتی حتما باید محصول، یك بیان تصویر محور اندیشمندی باشد.

وی افزود: كنشی كه عكاسی انجام می دهد، ثبت كردن مكانیكی فضای زیسته روبروی دوربین است. بدین سان كه هر لحظه كه تولید تصویر را آغاز می نماییم، هر آن چیزی كه روبروی دوربین است، به صورت مكانیكی ثبت گردد و محصول صفحه در هر نقطه از آن یك ما به ازای فیزیكالی در جهان وجود دارد.



عكاسی در شكل تعریف ذهنی خودش چنین چیزی است و این عكاسی را عكاسی ناب هم تعریف كرده اند. در نقاشی ایده آل ما الزاما هیچ نیازی به یك جهان بیرون كه بازتاب داشته باشد، نداریم بلكه به ذهن و مسیر نهایی نیاز داریم و شكل ایده آل نقاشی در این تعبیر قاعدتا یك نقاشی انتزاعی می شود.

عكاسی بازنمود ذهنی است

نجم الدین تصریح كرد: عكاسی ایده آل بازنمود نیست و عكاسی زیر مجموعه هنرهای تجسمی و از هنرهای بازنمودی است. عكاسی و یا حتی نقاشی در دو بعد یك محور دوگانه قرار می گیرد كه یك بعد آن بازتاب مكانیكی است و یك بعد آن هم بازنمود ذهنی است.

این منتقد و پژوهشگر حوزه عكاسی اضافه كرد: در این نمایشگاه اثری نیست كه وجه پروژه ای نداشته باشد و این اتفاق بسیار جذابی در این نمایشگاه است. اهمیت یافتن عكاسی پروژه محور را درك می كنم اما آن چیزی كه در این نمایشگاه روی دیوار می بینم، پیام محكم بدنه اصلی عكاسی پروژه محور است. پروژه وضعیت، نظم ابدیه، هانوشكا، اسكن و بازمانده پروژه هایی جذابی در این نمایشگاه هستند كه من را به شدت سر شوق آوردند.

نجم الدین اظهار نمود: بخش پروژه محور به من یاد می دهد كه چطور تم هایی را كه یكی یكی پیدا می كردم پالایش كنم. برای مثال پروژه جوی خیابان ولیعصر برای مستند سازی انجام شده است. در پروژه ای كه روند ساخته شدن ساختمان و منازلی كه روی بوم قرار دارد، بیشتر از هر چیز دیگری به جای اینكه محتوای بصری مورد توجه باشد، آن كنش بازتابی است كه به شكل مكانیكی مورد توجه قرار می گیرد.

اشتراك پدیده ها، تم های جدید می سازد

وی در انتها به پروژه ای كه در اتریش عكاسی شده است اشاره نمود و اظهار داشت: اگر عكاس به اتریش سفر نمی كرد و از شخصیت های این كشور عكاسی نمی كرد، هیچ كس به او نگاه نمی كرد، كنش عكاسانه دوربین سبب شده كه یكسری از اتفاقات شكل بگیرد و به آن نگاه كنند. در پروژه ای كه از ماشین ها عكاسی شده است. تم همانند فیلم سینمایی شاید وقتی دیگر است. این پروژه به ما یاد می دهد كه چطور با مشترك شدن اتفاقات و پدیده ها، تم های جدیدی ساخته می شوند.

دغدغه انباشت این مجموعه را شكل داد

عاطفه علایی كه مجموعه آثار خود به نام دِپو (انبار كالا) را به این نمایشگاه آورده بود، اظهار داشت: دغدغه انباشت و انباشته شدن مدت ها در ذهن من بود و می خواستم كه این دغدغه را به صورت یك مجموعه عكس بیان كنم. طبیعتا ذهنم ناخودآگاه به سمت انبارهای كالا می رفت البته این مجموعه بخش نخست آن است و مقرر است آنرا ادامه دهم.

وی اضافه كرد: در ابتدا به جستجوی این مكان ها می پرداختم و در ابتدا آزمون و خطا كردم و از مدلهای مختلف و با زاویه دید مختلف عكاسی كردم. این انباشت می تواند به هر چیز دیگری بسط پیدا كند و ادامه پروژه من احیانا اسناد، مدارك و حتی عكس ها باشد.

وی اضافه كرد: شروع این پروژه از ترم گذشته درسی من شروع شد كه از حدود سه ماه پیش از آن آغاز به جستجو و عكاسی كردم و واقعا هم این كار برای من سخت بود و از هر چند انباری كه رجوع می كردم شاید یكی از آنها موافقت می كرد كه عكس بگیرم و همینطور مسافت های انبارها هم من را آزار می داد اما بالاخره با هر سختی كه بود، دو ماه پیش این پروژه را تمام كردم.

سپس شكیب مجیدی كه مجموعه آثار خود با نام نایسر را به نمایشگاه آورده بود، دقایقی به صحبت پرداخت و اظهار داشت: حدود سه سال قبل تصمیم گرفتم كه مجموعه نایسر را كار كنم پیش از اینكه به این شهرستان سفر كنم، چیزهایی در مورد این شهرستان شنیده بودم و تصویری هم ندیده بودم. اوایل كه به این شهرستان سفر كردم بیشتر تحت تاثیر فضا و جو خاصی كه داشت بودم و حتی حدود هفت ماه اول بیشتر نتوانستم به آن ایده جامعی كه می خواستم برسم و تنها در حد فضای معماری توانستم به آن برسم.

وی افزود: كم كم به خانه هایی كه تك افتاده بودند كه تعدادشان هم در این شهرستان كم نیستند، برخورد كردم. مدت زمان بیشتری را كه در آن شهرستان گذراندم، با مردم آن شهر آنجا گفتگو كردم و تصمیم گرفتم كه در این مجموعه از تصاویر افرادی كه در این شهرستان سكونت دارند هم استفاده كنم.

این مجموعه قرائت جدیدی از عكسهای تكراری است

بخش دوم این نشست به گفتگوی سه هنرمند دیگر به نامهای پریسا فهامی، فرزانه رضایی و محمد مهرآرا اختصاص داشت و در ابتدا پریسا فهامی كه مجموعه آثار Ap Haya Mondra را به معرض نمایش گذاشته بود، در مورد نحوه شكل گیری این پروژه اظهار داشت: روند شكل گیری این مجموعه برپایه یك كنش جدیدی از یك مجموعه عكس تاریخی شكل گرفته است. مجموعه تصاویر تاریخی كه اكثرا آنها را در رسانه ها، خیابان ها، منازل و... بارها و بارها دیده ایم. در این پروژه تلاش شده كه یك قرائت جدیدی از تصاویر موجود باشد و این دفعه عكس ها سوژه عكاسی من شدند.

وی افزود: زمینه عكاسی از دست ها به مطالعات من در بخش تجسمی برمی گردد، به علت اینكه در گذشته نقاشی كار می كردم و در یك نمایشگاهی شركت كردم كه تصاویر امام خمینی به نمایش درآمده بود و تاكنون در یك نمایشگاه تعداد زیادی عكس در كنار هم ندیده بودم و این وجه تاریخی عكس، یك كنجكاوی در من ایجاد كرد كه پای تمام عكس ها بمانم و یك مطالعه تاریخی داشته باشم و از یك منظر دیگری می توانم حركت دست یك شخصیت سیاسی تأثیرگذار قرن را بررسی كنم و حركت دست را در عكس ها دنبال كنم.

می خواستم شنیده ها را بشنوم

سپس فرزانه رضایی در مورد مجموعه آثار خود با عنوان بی نام اظهار داشت: این پروژه مراحل بسیاری را گذرانده است كه به این شكل رسیده است. شروع این قضیه با پروژه شریعتی؛ پوشه دوم زده شد كه من وارد این گروه شدم. ما باید در این گروه پروژه ای را به اتمام می رساندیم و در واقع شروع این مجموعه به این شكل بود. پس از آن ما باید وارد خیابان شریعتی می شدیم و هركسی باید پروژه خویش را در این خیابان تكمیل می كرد. من همیشه در كارهایم دنبال داستان، روایت و قصه بودم و اوایل با خودم دوربین می بردم و در خیابان عكاسی می كردم اما چیزهایی كه می دیدم آنقدر برایم جذابیت نداشت و می خواستم شنیده ها را بشنوم.



وی خاطرنشان كرد: چند روزی با خودم دوربین نمی بردم و از پیچ شمیران تا تجریش دنبال افراد قدیمی كه در این خیابان حضور داشتند می گشتم و به مغازه شان می رفتم و حدود دو ساعت با آنها صحبت می كردم و تنها چیزی كه من در آن زمان داشتم، این بود كه صدایشان را ضبط می كردم و در آخر كه اعتمادشان جلب شده بود، از آنها عكس می گرفتم. نقطه عطف كار من زمانی بود كه یك روایتی را در مورد خیابان شریعتی از زبان پدرم شنیدم و این روایت آنقدر برایم جذاب بود كه می خواستم آنرا تصویری كنم و ازاین رو تصمیم گرفتم كه این مستند را بازسازی كنم.

جنگ را ندیدم و با روایت شناختم

پس از صحبت های فرزانه رضایی، نوبت به محمد مهرآرا رسید و در مورد مجموعه آثار خود به نام بازمانده اظهار داشت: من همیشه درگیر جنگ بودم از این بابت كه دوران هشت سال دفاع مقدس برایم چیز عجیب و غریبی است و یك جاهایی هم برایم حالت تخیلی سورئال هم دارد. در سال ۹۲ كه این مجموعه را به نام خانواده شهدا شروع كردم، باز بیشتر درگیر این مورد شدم و مبحث رساله ام هم مرا بیشتر با داستان جنگ درگیر كرد. تمام چیزی كه ذهن من را مشغول كرده بود این بود كه اصلا دوران جنگ را ندیدم و هیچ لمسی از آن دوران نداشتم و صرفا از روایات و تصاویری كه برای من باز مانده بود، با آنها آشنا شدم.

تم های نمایشگاه هشتمین دوره ۱۰ روز با عكاسان چندان پیشرو نیستند

دومین روز از نشست های هشتمین دوره رویداد ده روز با عكاسان ایران هم عصر روز دوشنبه با سخنرانی صیاد نبوی مدرس و پژوهشگر تاریخ عكاسی و بهنام صدیقی نماینده شورای هنری این رویداد در گالری تابستان خانه هنرمندان برگزار گردید.

نبوی در ابتدا اظهار داشت: باید اقرار كنم كه این نشست جزو ساده ترین و شاید پیچیده ترین و سخت ترین نشست هایی است كه تاكنون در آن شركت كرده ام. زمانی كه می خواستم وارد بحث رویداد ده روز با عكاسان شوم، با یك مساله گنگی مواجه شدم كه مقرر است در این جلسه چه چیزی را نقد كنم. اتفاقی كه در رویداد ده روز با عكاسان افتاده است، تكرار همان چیزی كه ما در سالانه ها و دو سالانه های مختلف در گذشته خودمان داشته ایم و این مورد به تاریخ نانوشته ای كه داریم برمی گردد و ناگزیر هستیم كه یكسری اتفاقات را تكرار نماییم.

سیاست همه باشند حالت سینوسی دارد

نبوی اضافه كرد: آنچه پیش آمد این بود كه دوسالانه عكس پس از دوره نهم باردیگر تغییر رویه داد و به شكل بدتر از قبل مدیریت شد و به سیاستی كه همه باشند برگشت و این سیاستی كه همه باشند، متأسفانه در فرهنگ ما وجود دارد و دائما حالت سینوسی دارد.



وی اضافه كرد: در مورد رویداد ده روز با عكاسان هم نمی دانستم كه باید خوشحال باشم كه هشتمین دوره ده روز با عكاسان برگزار شده یا باید ناراحت باشیم كه چرا یك دفعه چنین اتفاقاتی رخ می دهد و چرا ما جامعه سنت مداری نیستیم. یعنی اگر خوش بین باشیم و برگزاری هشتمین دوره ده روز با عكاسان را اتفاق فرخنده ای بدانیم، كسی از عكاسی معاصر ما اطلاعات داشته باشد یك شكی هم در آن فرد اتفاق می افتد كه سال آینده چه اتفاقاتی می خواهد رخ دهد و تنها چرا یك ماه فرصت بوده تا این اتفاق مهم رخ دهد.

نبوی افزود: یكی از نقدهایی كه بر این رویداد وارد است این است كه متأسفانه ما نمی دانیم دو سال بعد چه اتفاقی رخ می دهد. پیشنهاد می كنم دبیر و شورای هنری فعلی برای دوره آینده حفظ شوند و فرصت كافی را برای انجام كارها داشته باشند. یك اتفاقی كه در جامعه نقد و هنری ما اتفاق می افتد كه تمام دغدغه ها، مشكلات و مسائلی كه در عكاسی معاصر وجود دارد در یك نقد بیان می شود. می بایستی این مسائل را جدا كرد و باید ببینیم صورت مسئله چه چیزی است و آنرا نقد نماییم.

نبوی در ادامه اظهار داشت: از آقای صدیقی سؤال كنم كه مساله عكاسی امروز ما چیست و ابتدایی ترین لازمه چنین نمایشگاهی این است كه مسئله عكاسی ایران را بشناسیم و این نمایشگاه را برای آن مسئله طراحی نماییم.

سپس بهنام صدیقی در پاسخ به صیاد نبوی اظهار داشت: این نمایشگاه در فرصت كمی برنامه ریزی شد و مجموعه های توسط شورای هنری انتخاب گردید تا در آینده به صورت كیوریتوریال برگزار گردد. می توان هشتمین دوره ۱۰ روز با عكاسان را باتوجه به هفت دوره گذشته بررسی و نقد كرد. در این نمایشگاه بیشتر بر جوانان تمركز شده است و مجموعه هایی در شورای هنری بررسی و انتخاب شده است.

نمایشگاه ایده ندارد

نبوی در ادامه این نشست بیان كرد: یكی از مسایل نمایشگاه هشتمین دوره ۱۰ روز باعكاسان ایران این است كه نمایشگاه ایده ندارد اما از عكاسان خواسته شده پروژه های ایده محور ارائه نمایند. ای كاش دبیر این نمایشگاه از اعضای شورای هنری پروپوزال می خواست و هركسی این پروپوزال را عرضه می داد و بر مبنای آن كارها جمع می شدند. هم اكنون ما نمی دانیم كه بعنوان مثال این ۴۰ پروژه بر چه اساسی انتخاب شده است اما اگر پروپوزال عرضه می شد و این ها به مخاطب منتقل می شد، می توانستیم آنها را نقد نماییم. ای كاش این اتفاق به صورت پاویونی باشد و انتخاب های شورای هنری به صورت مجزا عرضه می شد و انتخاب ها را مقایسه نماییم.

نبوی در ادامه اظهار داشت: پروژه های این مجموعه را می توان در بخش های مستند اجتماعی، منظره، منظره شهری، اینستالیشن، خیابان ولیعصر، نوستالژی، تاریخ، از آن خودسازی، فتومونتاژ و فتوكلاژ دسته بندی كرد اما تم های نمایشگاه چندان پیشرو نیستند و تم های دیگری كه در عكاسی بسیاری از كشورهای دیگر مورد توجه است در این نمایشگاه نیست.

در ادامه این نشست صیاد نبوی تصاویری كه در این نمایشگاه در معرض نمایش گذاشته شده است را برای حضار پخش كرد و توضیحاتی را در مورد آنها عرضه داد.

در بخش نخست گفت و گو با عكاسان علی سلطانی تهرانی و خشایار شریفیان دو عكاس مستند توضیحاتی در مورد آثار خود عرضه دادند.

در ابتدا علی سلطانی تهرانی در مورد شروع پروژه و روند شكل گیری آن اظهار داشت: واقعیت این است كه در سال های پیش در سواحل خلیج فارس افرادی كه مسئول جابجایی بارها بودند، با خودشان باورهای آفریقایی به آن منطقه آوردند و عده ای از آنها هم خودشان در آنجا ساكن هستند. این باورها شكل خاص خودشان را دارند و آنها باور دارند كه هرچیزی كه جسم و روح بشر را آزار می دهد و تمام دردهای ما ریشه در رنجی است كه از دیگر نقاط جهان به ما می رسد.

وی افزود: آنها اعتقاد دارند تمام دردهایی كه ما به آن گرفتار می شویم، از راه بادهایی كه از راه دریاها و خشكی ها به سمت ما می آید رخ می دهد. این مراسم یك روش موسیقی درمانی است با اجرای موسیقی تلاش می كنند به آرامش برسند و مجاز نیستند كه از پزشك استفاده كنند. من در ابتدا از این مراسم عكاسی كردم و بعد از صحبت با آنها در مورد رنج هایشان، متوجه شدم كه تمام مردم هم این رنج ها را دارند و متوجه شدم كه همه ما به شكلی درگیر رنجی كه حتی شاید خیلی ارتباط با فعالیتهای خودمان ندارد و از جاهای دیگر به ما نسبت داده می شود، هستیم.

سپس خشایار شریفیان هم دقایقی در مورد آثار خود صحبت كرد و اظهار داشت: افرادی كه تصاویر من هستند، آدم های معمولی هستند و اغلب آنها مستضعفین هستند؛ قهرمان نیستند و دوست هم ندارند كه قهرمان باشند و آدم های بسیار معمولی هستند كه دوست دارند زندگی كنند و هیچ دغدغه ای ندارند. عكاسی از این افراد كار سختی نبود اما در عین حال كار جذابی بود كه با فرهنگ و آدم های جدیدی آشنا شدم و این افراد حتی از امكانات اولیه زندگی هم محروم هستند اما در عكس هایم تلاش كردم كه شأن انسانی كه واقعا شایسته آنهاست را رعایت كنم.

بخش دوم نشست به گفتگو با سه هنرمند عكاس دیگر به نامهای بهنام صادقی، سحر مختاری و پولاد جواهر حقیقی اختصاص داشت و در ابتدا بهنام صادقی در مورد نحوه شكل گیری مجموعه آثار خود اظهار داشت: این مجموعه در سال ۱۳۹۱ انجام شد و در گالری دستان هم به نمایش گذاشته شد. چیزی كه در این نمایشگاه نشان داده شد، یك قسمت دیگری از مجموعه بود. وی ادامه داد: روند شكل گیری این مجموعه به این صورت بود كه یك كارگاه عكاسی می رفتم و در آنجا آغاز به عكاسی كردم و با عكس ها كار كردم و در آن زمان من درگیر یك بیماری تصویری و توهم شدم و دكتر به من اظهار داشت كه بیماری شما به این شكل است كه اگر یك كاغذی را پاره كنید، یك ذهن سالم توانایی این را دارد كه این كاغذها را در كنار هم بچیند اما یك ذهن بیمار نمی تواند این كار را انجام دهد. این مورد ایده ای بود كه به شكل خام در ذهن من به وجود آمد. در آن زمان با تصاویری كه در آرشیو داشتم آغاز به كار كردم و عكس ها را پاره كردم و بهم چسباندم و یك عكس دیگر از آن استخراج كردم.



پس از صحبت های بهنام صادقی، سحر مختاری دیگر هنرمند عكاس هم دقایقی به صحبت پرداخت و اظهار داشت: این عكس ها، تصاویر آلبوم شخصی خانوادگی من است و بیشتر افرادی كه در تصویر حضور دارند، پدر، مادر و برادرها و خواهرهایم هستند اما جاهایی كه آنها قرار گرفته اند، لزوما جاهایی نبوده كه عكس گرفته شده است و امكان دارد آن عكس را در فضای بیرون گرفته باشند اما بعد از مدتی این عكس ها را جابجا كردم و به حالت استیكر در آن فضا قرار دادم. در سال ۱۳۹۰ قرار بر این شد كه منزل قدیمی خودمان را تخلیه نماییم و آنرا بازسازی نماییم كه تبدیل به آپارتمان شود و روزی كه ما منزل را تخلیه كردیم، من از مناطق مختلف این خانه تخلیه شده چندین عكس گرفتم و عكس ها را كنار گذاشتم. حدود ۵ سال بعد بدون اینكه تصمیمی برای ساخت این مجموعه داشته باشم، به سراغ عكس ها رفتم و دیدم كه می توانم این عكس ها را با یكسری از تصاویر خانوادگی بازسازی كنم بنابراین آغاز به این كار كردم و این مجموعه شكل گرفت.

پولاد جواهر حقیقی آخرین هنرمندی بود كه در این جلسه در مورد آثار خود صحبت كرد و اظهار داشت: همیشه در تمام سفرهایی كه داشتم تلاش می كردم عكاسی كنم و شروع عكاسی من از عكاسی پرچم ها آغاز شد و تكان خوردن پرچم ها سبب می شود كه چیزی از پرچم ها نبینید.

انجمن عكاسان ایران هشتمین دوره ۱۰ روز با عكاسان را از هشتم تا ۱۸ آذرماه جاری در خانه هنرمندان ایران برگزار می نماید و در این دوره ۴۰ پروژه به معرض نمایش گذاشته شده است.







منبع:

1398/09/13
23:38:01
5.0 / 5
4892
تگهای خبر: آرامش , دامن , سفر , طراحی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۳
لباس دونی